سرش به نیزه به گل های چیده می ماند
به فجر از افق خون دمیده می ماند
یگانه بانوی پرچم به دوش عاشورا
به نخل سبز ز ماتم تکیده می ماند
میان خیمه ی آتش گرفته، طفل دلم
سرش به نیزه به گل های چیده می ماند
به فجر از افق خون دمیده می ماند
یگانه بانوی پرچم به دوش عاشورا
به نخل سبز ز ماتم تکیده می ماند
میان خیمه ی آتش گرفته، طفل دلم
در حرمت حرم محرم برآمدم
اسلام به من راه دلی را داده که خود میدانم
در راه دلت حرمت این ماه بدانم
افسوس که من بیش ندانم
حرمت نشکستم،دل به تو بستم، مولا تویی تو
این متن بسیارزیبا رو یکی از دوستان به رهروان دادن :
حسین عاشقی بود که عشق را هجا کرد
بر ظالم بتافت وبه مظلوم خطاب کرد
هان ایها الناس شیطان با زر و زور
حجاب بر دیدگان کرد
صبح امید را در بند وخورشید حقیقت را در چاه کرد
غافل نشنید و ابا کرد