رهروان

باید راهمان را از راهداران اصلی بپرسیم
رهروان

همیشه نباید دنبال این باشیم که ببینیم خدا برایمان چه کرد.
گاه باید اندیشید که ما برای خدا چه کردیم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲۶۸ مطلب با موضوع «شهدا» ثبت شده است

گناه را تا به آخر نرسد به رسمیت نمیشناسیم

ولی اصحاب حضرت چنین نبودند

۰ نظر ۱۷ آبان ۹۲ ، ۲۱:۴۶
سرباز


 

 نشسته بود روی جعبه ی مهمات عقب وانت بار ، کنار کوهی از کنسرو .
« بفرما برادر ! این هم از سهما شما ... نفر بعدی».
جلوتر رفتم. ما با هادی رفیق بودیم و بی رودربایستی .
« هادی جان! خدا خیرت بده ، آقایی کن و امروز سهم سنگر ما رو یک کمی چرب تر کن ، آخه مهمون داریم».
چیزی نگفت. سهمیه ما را جفت و جور کرد و به طرفم گرفت: بفرما برادر!
گرفتم. نایلون را که باز کردم ، فقط همان سه کنسرو همیشگی بود با یک بسته نان.
نگاهش کرم. حواسش جمع کار بود. صدایش زدم.
« هادی آقا ! خوب بود گفتم که مهمون داریم. بابا دستخوش! این که از هر روز هم کمتره. یعنی می فرمایید ما مهمونمو نو گرسته بفرستیم بره ؟!
هادی نگاهی معنی داری به من انداخت و گفت: معذرت ... جریان داره.
-تا دیروز من جزو آمار غذایی اینجا محسوب می شدم ، اما امروز دیگه من جزو ااینجا نیستم .
۱ نظر ۱۷ آبان ۹۲ ، ۱۸:۱۲
سرباز
این دهان بستی دهانی باز شد
تا خورنده لقمة های راز شد
لب فروبنداز طعام واز شراب
سوی خوان آسمانی کن شتاب 
گر تو این انبان ز نن خالی کنی 
پر ز گوهر های اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن
۰ نظر ۱۴ آبان ۹۲ ، ۰۹:۰۰
سرباز

ناگریز از سفرم، بی سروسامان چون باد 

به گرفتار رهایی نتوان گفت آزاد

کوچ تا چند؟ مگر میشود از خویش گریخت

بتول آنها غم غربت به پرستوها داد 

اینکه مردم نشناسند تو را غربت نیست 

غربت آن است که دینت ببری از یاد

عاشقی چست؟ به جز شادی ومهر و غم و قهر؟!

نه من از قهر تو غمگین ،نه تو از مهرم شاد 

چشم بیهوده به آیینه شدن دوخته‌ای

اشک آن روز که آیینه شد از چشم افتاد

۱ نظر ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۰:۰۰
سرباز

غزل ببخش نگفتم تو را ورد کردم 

به عذر پیش تو باز آمدم که بد کردم

سپید گفتم اما نه اینکه فکر کنی

خدا نکرده گل سرخ را لگد کردم 

سپید گفتم اما نه رو سیاه نیم! 

۰ نظر ۱۱ آبان ۹۲ ، ۱۸:۱۶
سرباز
افسران - سه وصیت عجیب یک شهید
۲ نظر ۰۹ آبان ۹۲ ، ۱۹:۳۸
سرباز