ارزشی که یادگاری خون شهدا است
شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۲، ۰۶:۵۸ ق.ظ
با اینکه به نظر خودم کاملا محجبه بودم
اما وقتی از خیابون خلوتی رد میشدم
که یک جمع از آقایون ایستاده یا در حال حرکت بودند
دعا میکردم ای کاش رعد و برق بشه یا یک ماشین محکم ترمز کنه یا هر سر و صدا و اتفاقی که باعث بشه توجه اون جمع بهش جلب بشه و من از اونجا رد بشم و جلب توجه برای اونا نکنم.
میدونستم احتمال اینکه موقع رد شدن از کنارشون توجهشون به سمت من جلب بشه زیاده و نمیدونم چطور توضیح بدم این جلب توجه به نظرم چرک بود، یا حداقل خیلی مقدس نبود.
بعدا که چادری شدم
بارها و بارها تجربه کردم
که دیگه جلب توجه ناپاکی برای هیچ کس ندارم
که چادر من خیلی کمک میکنه که نگاه برادران ایمانی من امین و سالم باقی میمونه
حتی وقتی درست از جلوی چشمهاشون رد میشی
“ذلکم أطهر لقلوبکم و قلوبهن”
ذلک اطهر لقلوبکم
و شاید آن برادر ایمانی من
برادر یا پدر یا همسر تو باشه خواهر ایمانی من
من در حق تو نامردی نمیکنم
و لقلوبهن
من در حق خودم هم نامردی نمیکنم