رهروان

باید راهمان را از راهداران اصلی بپرسیم
رهروان

همیشه نباید دنبال این باشیم که ببینیم خدا برایمان چه کرد.
گاه باید اندیشید که ما برای خدا چه کردیم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

اولین روحانی شهید در دفاع مقدس شهید حجت الاسلام ولی الله سلیمانی فرد متولد روستای ازنی بخش چهاردانگه شهرستان ساری می باشد که در 22 مهرماه 1359 در سرپل ذهاب به فیض شهات نایل آمد. ایشان دو روز زودتر از شهید قنوتی به شهادت رسیدند.

به گزارش خیبر پس از انتشار خبری با عنوان "اولین‌شهیدروحانی‌دفاع‌مقدس+عکس" ، یکی از مخاطبان خیبری با ارسال نوشته ای، اولین شهید روحانی دفاع مقدس را شهید حجت الاسلام ولی الله سلیمانی دانسته و اعلام کرده که این شهید، 2 روز زودتر از شهید حجت الاسلام قنوتی به شهادت رسیده است.

براساس این گزارش، متن کامل این نوشته که توسط خیبری عزیز، حامد خلیلی ازنی، ارسال شده، بدون هیچ دخل و تصرفی بدین شرح می باشد:

گرچه شهدا برای چنین عنوانی پا در عرصه میدان نگذاشتند اما در حق شهید بزرگوار شهید ولی الله سلیمانی فرد کوتاهی انجام شد.



شهید ولی الله سلیمانی فرد کیست؟

شهید والامقام حجت الاسلام ولی الله سلیمانی فرد در پاییز سال 1337 در روستای ازنی از بخش چهاردانگه شهرستان ساری استان مازندران در خانواده ای کشاورز، و در دامان مادری از سلاله ی زهرا سلام الله علیها دیده به جهان گشود. پدرش فیض الله و مادرش سیده بی بی موسوی نام دارد. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان روستای ازنی طی نمودو به دلیل علاقه وافری که به مسایل مذهبی داشت ، در جلسات سخنرانی وعاظ حضور می یافت و عینا مطالب را در سینه ضبط نموده و برای همسالان خود بیان می کرد به طوری که تحسین عموم را بر می انگیخت. همین عامل جرقه ای شد که وی پس از طی دوران ابتدایی جهت فرگیری دروس حوزوی به شهرستان ساری عزیمت نمود و در مدرسه علمیه مصطفی خان و تحت اشراف مرحوم آیه الله شفیعی به تحصیل حوزوی پرداخت. مادر شهید می گوید:« در ایام ماه مبارک رمضان ، شهید سلیمانی در حسینه روستای ازنی به سخنرانی و نوحه خوانی می پرداخت که مورد توجه بیش از پیش مرحوم حجه الاسلام و المسلمین مهدوی (امام جمعه فقید کیاسر، جویبار) قرار گرفت و ایشان شهید را برای مهاجرت به قم و توشه گیری از علما و مراجع بزرگ ترغیب نمود و در نتیجه عازم شهر مقدس قم شد.»

ایشان در سال 1357 با بانویی از خانواده ای کشاورز و شیفته و علاقمند به اسلام و روحانیت، ازدواج نمود که حاصل این ازدواج پربرکت دو فرزند یک دختر به نام زهره و یک پسربه نام روح الله می باسد که پسر ایشان بعد از شهادت ایشان متولد شد.

پس از هجرت به شهر قم از محضر اساتید بزرگی همچون استاد شهید مرتضی مطهری و آیت الله العظمی مکارم شیرازی، آیت الله نوری همدانی و... کسب فیض نمود.

در عرصه تبلیغ دین با سفر به نقاط مختلف کشور از جمله شیراز، کرمان، خمین، زاهدان، اراک، ساری، گرگان و... به افشاگری و مبارزه علیه رژیم پهلوی می پرداخت و با سخنرانی های کوبنده و آتشین که هنوز در اذهان مردم نقش ماندگارش باقی است، خشم عمال رژیم طاغوت را بر انگیخت تا جایی که همین افشاگری ها سبب شد که ساواک ایشان را دستگیر کرد و مورد شکنجه قرار داد. زمانی که آزاد شد، از ایشان سوال کردند:«خیلی به شما سخت گذشت؟» ایشان در پاسخ گفتند:«کاری که برای اسلام باشد مشکل نیست».

عضویت فعال شهید و همسرش در جمعیت موتلفه اسلامی از جمله فعالیت های سیاسی و مبارزاتی ایشان بود.

شهید سلیمانی فرد علاوه بر مبارزات سیاسی برای رفع فقر فرهنگی و تبعیض در جامعه آن روز اقدامات موثری از برگزاری کلاس قران و احکام برای جوانان در روستای ازنی اقدام به تاسیس کتابخانه در جوار مسجد زادگاهش انجام داد. این کتابخانه به ظاهر کوچک ملجا و پناهگاه جویندگان علم و حقیقت علی الخصوص جوانان شد.

به علاوه ایشان با تهیه جزوات مذهبی و تنظیم و تکثیر نوارهایی با صدای دلنشین که مشتمل بر زندگی ائمه بود، به ارشاد و هدایت جوانان می پرداخت.

شهید سلیمانی با پیروزی انقلاب، سنگر مبارزه علیه طاغوت را به سنگر سازندگی مناطق محروم تبدیل کرد. پیگیری مستمر ایشان در زمینه عمران روستایی منجر به تاسیس حمام عمومی توسط جهاد سازندگی در روستای ازنی شد. رایزنی شهید برای تاسیس و بهسازی مدرسه نمونه ای دیگر از خدمات وی بود.

با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق برگ زرین دیگری از کتاب عشق و حماسه این روحانی فداکار ورق خورد و مبارزاتش رنگ خون گرفت. علاقه وافر این روحانی به اعتلای پرچم اسلام و وطن به حدی بود که با داشتن طفلی چند ماهه و فرزندی که چشم انتظار به دنیاآمدنش بود و علاقه به همسر فداکارش مانع از رفتن به جهاد در راه خدا نشد و به خاطر خدا از تمامی علایق دنیوی دست شست.
 
در همان روز های ابتدایی جنگ به عنوان اولین گروه رزمی تبلیغی روحانیون در معیت حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی عازم جبهه های حق علیه باطل شد و مدال پرافتخار شهادت زینت بخش وجودش شد.

شهید سلیمانی فرد در مدت حضورش در منطقه عملیاتی سرپل ذهاب در جبهه های غرب کشور به انجام رسالت تبلیغی و جهادی خود پرداخت.

سر انجام این روحانی وارسته و مبارز خستگی ناپذیر در بیست دوم مهر 1359 در سرپل ذهاب به خیل شهدای اسلام پیوست و خاکیان را رها نموده و با جسم و روحش به افلاک پرکشید و همانند مادرش زهرا سلام الله علیها مدفنش مخفی ماند و عزیزانش را چشم به راه گذاشت.

مادر شهید می گوید:«پس از شهادت فرزندم ولی الله و مفقودالاثر (جاویدالاثر) شدن او، خیلی گریه و بی تابی نمودم تا اینکه شبی در عالم خواب فرزندم را دیدم که پرچمی به دست داشت و بر بالای بلندی ایستاده بود. رو به من کرد و گفت: مادر چرا ناراحتی؟ من طلبه امام زمان بودم و در راه یاری امام زمان به شهادت رشیدم، دیگر گریه و زاری جایی ندارد.»

وصیتنامه شهید ولی الله سلیمانی فرد

خدایا به ما توفیق ده تا در راه تو خون ناقابل خود را نثار کنیم. اگر مردم برایم گریه نکنید، زیرا دشمن از این کار شما خوشحال خواهد شد. بدی های مرا عفو نمایید.
خدایا! جمهوری اسلامی ایران را به پیروزی نهایی برسان.
پروردگارا! رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی را از جمیع بلیات محفوظ و مصون بدار.
دخترم زهره جان! تو همواره بعد از من باید همانند حضرت زینب پیام رسان خون شهدا باشی. در این راه مجدانه بکوش و لحظه ای از پای ننشین.
همسرم! درس شهامت و شجاعت را از فاطمه زهرا بیاموز و در این راه گام بردار و از مسیر الله هرگز منحرف مشو. اگر اسلام و جمهوری اسلامی ایران پایدار نمی ماند مگر با کشته شدن ما، پس ای گلوله ها بیایید و بدن ما را سوراخ سوراخ نمایی، اما اسلام عزیز و جمهوری اسلامی ایران باقی بماند. انشاءالله .
از همه ی شما التماس دعا دارم. از همه شما پدر و مادرم و برادران و خواهرانم و همسر و دخترم و سایر دوستان و فامیلان خدا حافظی می نمایم. خداحافظ...

اما ما چه کرده ایم؟!! و چه باید بکنیم؟

هر شهر و استانی افتخار داشتن چنین شهیدی را داشت آیا مثل ما مازندرانی ها عمل می کرد؟ آیا نباید از این افتخار بزرگ دفاع می نمودیم؟ آیا نباید در شهر ساری برای شناساندن این عزیز خیابان و یا میدانی را به نامش می کردیم؟ آیا نباید در سالگرد این شهید با نصب پارچه و بنر در سطح شهر یاد آن عزیز را گرامی و زنده نگه می داشتیم؟ آیا نباید برای شناساندن این روحانی آگاه و عاشق شهادت سمینار برگزار می کردیم؟ آیا نباید صداوسیمای مرکز مازندران تاکنون چندین برنامه به زندگی ایشان اختصاص می داد تا این افتخار بزرگ مانند افتخارات دیگر به راحتی از دستمان خارج نشود؟

گرچه ایشان برای داشتن مقام اول این راه عاشقانه و عارفانه را انتخاب نکردند و او معاملعه خود را با حضرت حق انجام دادند اما اینجانب که افتخار آشنایی از نزدیک با ایشان را داشتم و با توجه به افتخار هم محلی بودن با این شهید والا مقام، بر خود فرض دانستم تا این مطالب را به نگارش در آورم.
 
از مسئولین بلندمرتبه استان، نماینده محترم ولی فقیه در استان، استاندار فهیم و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، رییس محترم بنیاد شهید استان و دیگر عزیزان عاجزانه درخواست می شود تا با پیگیری های خود، نام شهید ولی الله سلیمانی فرد از استان علوی مازندران به عنوان اولین روحانی شهید در دفاع مقدس ثبت نمایند و کارهایی که برای شناسایی آن شهید را انجام ندادیم، را انجام دهیم.

در پایان برای روح ملکوتی شهید ولی الله سلیمانی فرد و تمام شهدای ایران سرفراز درود می فرستیم و به آن شاهد به قول فردوسی عرض می نماییم:
چــــو ایران نبــاشد تن من مبــاد/بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
دریغ است ایران که ویران شود/کنـــام پلنــگان و شیـــران شود

۹۲/۰۷/۰۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">