رهروان

باید راهمان را از راهداران اصلی بپرسیم
رهروان

همیشه نباید دنبال این باشیم که ببینیم خدا برایمان چه کرد.
گاه باید اندیشید که ما برای خدا چه کردیم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

نماز عشق

جمعه, ۲۹ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۵۹ ق.ظ

برای این نماز عشق، من همیشه وضو دارم

اگر باشم در خونت، عزت و آبرو دارم

تا ابد پادشاهی تو، تا ابد بنده تون میشم

زیاده لطفت انقدر که، دارم شرمندتون میشم

 بابای تو شیرخدا ، خود تو خون خدا ، مادر تو إم أبیها

دست ما رو بگیر و، اربعین کربلا آقا

نظرات  (۶)

یافاطمه

مهر اله

آیۀ نور

عین یقین

عشق کساء

نور زمین

آرامش أرض و سماء

دخت نبی  کفو علی   یار ولی 

  ام حسن ام حسین سورۀ هل أتای ما

انسیۀ حورای ما

ناجی ما 

امروز و هم روز جزا

حامی دین

کشتۀ کین اشقیا

 پناه من

مادرما

دریاب مارا

دریاب...

پاسخ:
یافاطمه الزهرا(سلام الله علیها)
امامت

مقام‌انبیاء و اوصیاءاست.

امام،

معدن‌نبوت است.

امام

زمام‌ و عنان‌دین،

نظام‌مسلمین،

صلاح‌دین

و عزت‌مؤمنین است.

امام،

ریشۀبالندۀاسلام

و شاخۀسربلندآن است.

امام،

متمم و مکمل‌نماز،

زکات، روزه، حج وجهاد است.

امام،

ماه‌چهارده‌تابان

امام

چراغ‌فروزان

نورطالع

اخترراهنما در اعماق تیرگی‌ها

امام

دلیل هدایت

و نجات‌بخش از هلاکت است.

امام

ابربارندۀ‌پیاپی‌آسمان

سایه‌افکن‌زمین‌گسترده

امام

چشمۀجوشان

برکه و گلزار است.

امام

یگانۀدوران

خاصّه‌اش علم

و نشانه‌اش حلم است.

اماما ظهور کن!



پاسخ:
فقط ظهور کن
هیچ نخواهیم
فقط توبیا
بیا بیا
...
۲۱ دی ۹۲ ، ۱۷:۱۸ سوشیانت ...

شادی و شعف به جای غم می آید

رحمت عوض ظلم وستم می آید

ایکاش بگویند دراین عیدبزرگ

دارد پسرفاطمه هم می آید

سلام دوست بزرگوار
حلول ماه ربیع بر شما مبارک !
شما رو دعوت میکنم به مطالعه پست جدید بنده  و مشاهده پوستر جدید ،
خوشحال میشم از انتقادات و نکته نظر های جنابعالی بهره ببرم ....

خیلی ممنون :)
تخریبچی - takhribchi.ir
پاسخ:
انشاءالله 
چشممان منور شد
یاعلی 
سلام بزرگوار
از شهید عرفاتی نوشتم
ممنون میشم اگر از نظرات ارزشمندتون بهره مندم کنید
متشکرم[گل]
دعای مادر...

...ویزید بسطامی را پرسیدند که این پایگاه به دعای مادر یافتی این معروفی (شهرت) به چه یافتی؟ گفت: آن را هم به دعای مادر، که شبی مادر از من آب خواست. بنگریستم در خانه آب نبود، کوزه برداشتم.
 
به جوی رفتم آب بیاوردم.چون بر سر مادر آمدم، خوابش برده بود. با خود گفتم که اگر بیدارش کنم من بزهکار باشم. بایستادم تا مگر بیدار شود. تا بامداد بیدار شد. سربلند کرد و گفت: چرا ایستاده ای؟ قصه بگفتم.
 
برخاست و نماز کرد و دست بر دعا برداشت و گفت: الهی چنان که این پسر مرا بزرگ و عزیز داشت، اندر میان خلق او را بزرگ و عزیز گردان
 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">