رهروان

باید راهمان را از راهداران اصلی بپرسیم
رهروان

همیشه نباید دنبال این باشیم که ببینیم خدا برایمان چه کرد.
گاه باید اندیشید که ما برای خدا چه کردیم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهادت» ثبت شده است

رنگ محرم رنگ عزای کعبه ی حق ....

یاد محرم یاد سر و دست و آب است

لفظ محرم لفظ احرام ها ....

بوی محرم بوی خیمه ها است


۰ نظر ۲۵ مهر ۹۲ ، ۰۳:۵۰
سرباز

اتوبوس ها جلوی درب اردوگاه ایستادند.

همه اسرا را سوار کردند ؛ فکر کردیم می خواهند ما را به بغداد ببرند اما تا چشم باز کردیم وسط شهر بصره میان مردم بودیم….
صدام می خواست نمایش قدرت بدهد و به عنوان پیروزی،
اسرای ایرانی را در شهر بچرخاند. صحنه خیلی عجیبی بود.
مردم کنار خیابان رقص و هلهله می کردند.
جلوی اتوبوس را می گرفتند،
درب اتوبوس را باز می کردند و بچه ها را با چوب و سنگ می زدند…
توی صورت بچه ها آب دهن می انداختند…
بعضی ها را هم پیاده می کردند و با مشت و لگد میزدند…
بغض بچه ها ترکید، آسمان چشمانشان ابری شد.
نه بخاطر کتک ها و بی احترامی ها نه، یاد اسرای کربلا افتاده بودند…منبع جوان انقلابی

javanenghelabi - osara

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۲ ، ۲۳:۱۲
سرباز

شهید احمد وکیلی که با پیروزی انقلاب نام مستعار سعید را برای خود انتخاب کرده بود ، بچه شهر قم بود . با وجود جوان بودن سخت ترین عرصه ها را برای خدمت به انقلاب برگزید و نهایتا توسط ضدانقلاب کردستان زخمی شد و بعد اسیر و بعد شکنجه و بعد قطع عضو و بعد شهید و سپس خورده شد  .

سال 58 که حضور در کردستان

۰ نظر ۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۷:۳۵
سرباز

اولین روحانی شهید در دفاع مقدس شهید حجت الاسلام ولی الله سلیمانی فرد متولد روستای ازنی بخش چهاردانگه شهرستان ساری می باشد که در 22 مهرماه 1359 در سرپل ذهاب به فیض شهات نایل آمد. ایشان دو روز زودتر از شهید قنوتی به شهادت رسیدند.

به گزارش خیبر پس از انتشار خبری با عنوان "اولین‌شهیدروحانی‌دفاع‌مقدس+عکس" ، یکی از مخاطبان خیبری با ارسال نوشته ای، اولین شهید روحانی دفاع مقدس را شهید حجت الاسلام ولی الله سلیمانی دانسته

۰ نظر ۰۹ مهر ۹۲ ، ۰۷:۲۵
سرباز

در اتوبوس BRT نشسته بودم که داخل اتوبوس شد و کنار دستم نشست. خسته بود و ظاهرش نشون می‌داد چندشبی هست خواب درستی نداشته. با لبخندی بهش گفتم: خداقوت! خیلی خسته به نظر می‌رسید...؟!

انگار که بعد از سال‌ها فردی رو پیدا کرده باشه برای دردودل، شروع کرد صحبت کردن:
"...5سال جبهه بودم؛ داوطلبانه رفته بودم. بازم زمان به عقب برگرده، همین کارو می‌کنم؛ چون کشور، ناموس و دینم رو دوست دارم؛ ولی این حق ما سینه سوخته‌های جنگه؟

۰ نظر ۰۷ مهر ۹۲ ، ۰۷:۵۰
سرباز
جنگ نرم یعنی ایـن که ببینید چطوری با ناخود آگاه ما بــازی میکنند!!!؟
حرفی برای گفتن نمانده
فقط میرساند که ما خیلی عقب هستیم و انها دین و مذهب و اعتقادات مارا به بازی گرفته اند
و ما به جای اینکه شروع کنیم به گسترش فرهنگ شهادت دست روی دست گذاشته ایم
رهروان شهید بکوشید
قضاوت کنید؟؟؟؟؟
خراب کردن مسـجد توسط پرندگان خشمگین
 
 به موارد دیگر در ادامه مطلب توجه کنید
۲ نظر ۰۴ مهر ۹۲ ، ۰۸:۵۷
سرباز