گفتم:" با فرمانده تون کار دارم."
گفت:" الان ساعت یازده است، ملاقاتی قبول نمی کنه. "
رفتم پشت در اتاقش، در زدم. گفت:" کیه؟ "
گفتم :" مصطفی منم. "
گفت :" بیا تو. "
سرش رو از سجده بلند کرد، چشماش سرخ و خیسِ اشک بود و رنگش پریده بود.
نگران شدم.
گفتم: " چی شده مصطفی؟ خبری شده؟ کسی طوریش شده؟ "
دو زانو نشست. سرش رو انداخت پایین. زُل زد به مهرش. دانه های تسبیح رو یکی یکی از لای انگشتاش رد می کرد.
گفت: "ساعت یازده تا دوازده هر روز رو فقط برای خدا گذاشتم. بر می گردم کارهام رو نگاه می کنم.
از خودم می پرسم کارهایی که کردم، واسه خدا بود یا واسه دل خودم؟؟
طلبه شهید مصطفی ردانی پور"
بیانات رهبر معظم انقلاب در دریدار با اعضای هییت دولت
واقعا نبوغ وافکاری به جامعیت این فرد هیچ کس ندیده است که بتواند در 15 عرصه مختلف به 15 شخصیت متفاوت 15 توصیه متفاوت و جامع و کارامد بدهد.
متن جلسه بدین شرح است: